پربازدیدترین ها

کد خبر: 1765 ۱۸:۴۰ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۶

یادداشت

امکان تحقق همدلی با غلبه بر سوء تفاهم

سوء تفاهم زمانی به وجود می آید که آرای مشترک انسان ها امکان تعامل ندارند و این امر ناشی از بسترهای سوء تفاهم چون تعدد برداشت و تعدد آرایی است که احتمالا به شیوه های مختلف در پی یک راه هستند.

امکان تحقق همدلی با غلبه بر سوء تفاهم

به گزارش ابصارنیوز محمد زینالی اناری در یادداشت اجتماعی خود به بروز پدیده ای به نام سوء تفاهم در زندگی روزمره اشاره کرد و نوشت: سوء تفاهم یکی از دلایل از بین رفتن همدلی در یک جامعه، حتی به زعم همزبانی است. 

سوء تفاهم، دلائل مختلفی دارد و با مناقشه های دیگر چون تضاد منافع و برخوردهای متقابل تفاوت دارد. سوء تفاهم زمانی به وجود می آید که آرای مشترک انسان ها امکان تعامل ندارند و این امر ناشی از بسترهای سوء تفاهم چون تعدد برداشت و تعدد آرایی است که احتمالا به شیوه های مختلف در پی یک راه هستند. اما طبیعی است که بسیاری از موضوعات مانند تضاد منافع و برخورد هم معلول همین سوء تفاهم باشند و خود به خود از یک سوء تفاهم، مناقشه های بزرگی ایجاد شود. به وجود آمدن اختلافهای اساسی از سوء تفاهم، راه به انسان هایی یا جوامعی با تفاوتهای بسیار می پیماید و به تدریج جامعه به حالت گسست می رسد.

تفاوت ها در برداشت انسان ها از موضوعات ثابت صورت می گیرد. انسان ها در مورد موضوعات ثابت، قضاوت ها و برداشت های متفاوت ارائه می دهند و این ناشی از نوع نگرش و دایرت المعارف افکار و اندیشه های متفاوتی است که در نزد انسان های مختلف و به تبع تجربه های متفاوت زندگی شا ن صورت می گیرد. حال چرا تجربه ها متفاوت می شود نکته ی مهمی است. فضاهای زندگی، تنوع نقش ها و تفاوت پیش پنداشت ها در مورد رویدادهای ثابت می تواند تجربه های متفاوتی از قضاوت و حتی تجربه های متفاوتی از اعمال را بیافریند. قضاوت ها، به خاطر این که با اعمال انسانی سر و کار دارند، رفته رفته به ساختن الگوهای متفاوت ساختن یک معنی از فرصت پیش رو می انجامد. در این جا دیگر معنی ها فقط استدلال و قضاوت نیستند و بیشتر با این معنی ها است که انسان ها می خواهند زندگی کنند و به ساختن تجربه هایشان از یک عمل اقدام کنند.

وقتی فضاهای زیسته مد نظر قرار می گیرد، می توان به تنوع زیست ها مانند قومیت و طبقات شهری اشاره کرد. وقتی تنوع نقش ها مورد اشاره است، می توان به رشته های متعدد شغلی اشاره کرد که موجد خلق تجربه های متعدد در مورد اشتغال و کار می شوند و وقتی به پیش پنداشت ها اشاره می شود، نظام پیشینی است که معناهای جدید برای تجربه شدن نزد انسان ها فهمیده می شود. باید اشاره کرد که انسان ها با زبان محلی خودشان، مشاغل و زندگی جدید را می فهمند و هر کس با لحن محلی می تواند یک اسم خاص را صدا کند. می توان مثال زد که الحان محلی ما، موجب شده است اسمهایی که از فرهنگهای دیگر آمده است را بشکند و متناسب با الگوی چرخش زبان در دهان خود آن را ادا کند. پیش پنداشت ها این چنین معناها را به خود می گیرند و متفاوت می کنند. در مناطق ما روستاهای متعددی هستند که در آن ها اگرچه لهجه و زبان مشترک است، اما لحن های صلوات فرستادن نیز فرق می کند و هر روستایی آهنگی دارد.

وقتی این نوع تنوع ها در شهر و در کنار هم قرار می گیرند، آن وقت سوء تفاهم ها روی آداب مختلف عروسی پیش می آید و این تنوع اداب با شکل گیری فرهنگ های متعدد بومی در شهر، به شکل گیری شهرک های مختلف شهرستانی می انجامد. نتیجه ی چنین موضوعی است که گاه به صورت قوم گرایی و حتی سیاسی شدن قوم گرایی تعریف شده است و این ها همه از یک سوء تفاهم ساده و برداشت های سالم ولی متعدد شروع شده و به تدریج با ایجاد تفاوت های پرورش یافته، به شکل گیری فرهنگ پیچیده و موزائیکی در شهر انجامیده است. آن تنوعی که یونسکو پرچم برداشته و مدافع آن در جهان است، نزد خود ما به صورت متعارض و آسیب وانمود می شود و باید راهی برای حل آن پیدا کنیم. یقینا می توانستیم در سال همدلی این مسئله را به صورت تحقیقی ارزنده انجام دهیم و به یک یاداشت بسنده نکنیم، اما طبیعتا این همه مشکلات نتیجه ی بی توجهی به چنین امری است.

در جامعه ای که متهم به قوم گرایی و محفل های مخفی است و اتفاقا در آستانه ی انتخابات هم قرار دارد، می توان به این اندیشید که شهروندانی با تفاهم بهتر در زمینه ی فرهنگ ها و اعمالشان در کنار هم زندگی کنند. اما چگونه می توان سوء تفاهم را در جامعه به حداقل رسانیده و راه تعارضها و تضادها را بست؟ یقیناً هیچ برداشت مشترکی حتی از یک جمله نزد اعضای هر انجمنی هم وجود نخواهد داشت ولی می توان به تبادل افکار برای پذیرش فهم های همدیگر نیز اندیشید.

راه همدلی از به اشتراک گذاشتن فهم های متفاوت شروع می شود و به تدریج تفاهم خلق می شود. اما داشتن یک فهم نیز خود موفقیت نیست و رفته رفته بیم آن را می دهد که مردم همه یک دست باشند و هیچ خلاقیتی صورت نگیرد. لذا می توان به شرایطی اندیشید که در آن آدم ها با فهم های متفاوت، به همدیگر اعتماد می کنند و با هم حرف می زنند. از این رو است که رسانه ها می توانند نقش مهمی داشته باشند و مجامع و انجمن های ادبی و علمی می توانند ارزشمند باشند. انسان ها متفاوت فکر کنند اما با گفت و گو های سازنده بتوانند در جامعه و در کنار هم آسوده باشند

انتهای پیام/