سرویس: فرهنگی و اجتماعی کد خبر: 208 ۱۴:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۱

تحلیل واقعه دانشگاه آزاد مشکین شهر

بادی که می کاریم طوفانی که درو می کنیم

صرف نظر از میزان صحت و سقم اخبار منتشره در باره پرونده دانشگاه آزاد باید گفت اساسا وقوع این پدیده زشت در ” دانشگاه” به عنوان یک نهاد تربیتی بر عمق فاجعه می افزاید

بادی که می کاریم طوفانی که درو می کنیم

به گزارش ابصار نیوز به نقل از مشکین رسا،افشای برخی از مسائل مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی به حدی افکار عمومی شهرستان مشگین شهر را تحت تاثیر قرار داده است که شاید با کمتر حادثه یا پدیده ای در تاریخ معاصر این شهرستان قابل مقایسه باشد، در سه – چهار روز گذشته سایت های خبری پر تعداد شهرستان از نظر تعداد بازدید کننده رکورد شکسته و در تمام محافل و اماکن عمومی اعم از مساجد و قهوه خانه و تاکسی و کوی و برزن موضوع صحبت مردم غالبا اخبار مربوط به اتفاقات دانشگاه آزاد و همچنین دستگیری رئیس سابق دانشگاه است؟ و حتی این خبر خجالت آور و سرشکستگی آور از مرز استان نیز فراتر رفته است.

اطلاعات نگارنده از واقعیت آنچه در دانشگاه آزاد اتفاق افتاده خیلی بیشتر از آنچه که در رسانه ها منعکس شده نیست و اصولا هم قبل از بررسی موضوع در دادگاه و صدور حکم قانونی ، انتشار اطلاعات خام و نسبت دادن عناوین مجرمانه به متهم نیز اقدام شایسته ای نیست، اما انچه در این چند روز خلاء آن کاملا احساس می شود ارائه تحلیل های کارشناسی از چرایی این اتفاق تلخ است که در اینده به شکل دیگر و نهادی دیگر تکرار نشود.

امیدواریم با ارائه این تحلیل بتوانیم تا اندازه به ترمیم این خلاء تحلیلی کمک کنیم.

اما تحلیل:

-صرف نظر از میزان صحت و سقم اخبار منتشره در باره پرونده دانشگاه آزاد باید گفت اساسا وقوع این پدیده زشت در ” دانشگاه” به عنوان یک نهاد تربیتی بر عمق فاجعه می افزاید قطعا اگر چنین پرونده ای در یک بانک یا موسسه یا نهاد اقتصادی می افتاد این قدر تاسف بر انگیز نبود! چون فلسفه فعالیت این گونه نهادها اقتصادی است، اما چرا دانشگاه؟ چرا خانه استاد و دانشجو؟ و چرا یک محیط مقدس و تربیتی؟

– مسئولیت اصلی این فاجعه متوجه چه کس یا کسانی است؟ ایا مسئولیت متوجه استاد و دانشجو یا یک مشت کارمند دانشگاه است؟ واقعیت تلخ این است که دولت به عنوان قوه مجریه مستقل به دلیل بی رغبتی مدیران ارشد به کلنجار با مجلس و اولویت حفظ میز، امورات شهرستان را به نماینده مجلس شهرستان ها سپرده است و اساسا نمایندگان شهرستان ها به جای مسئولیت قانونگذاری! شده اند مسئول “مدیرگذاری” و انتصابات شهرستان ، و قابل تاسف تر اینکه در دولت آقای روحانی دولت محترم تمام اختیارات خود در شهرستان را به نماینده واگذار کرده است بطورمثال در بغل گوش خودمان شهرستان پارس آباد در کمتر از یک سال دو فرماندار استعفاء داده و رسما اعلام شده است هر دو استعفاء به دلیل دخالت نماینده مجلس بوده است البته شرایط مشگین شهر بدتر از پارس آباد می باشد چون در اینجا دانشگاه آزاد هم به عنوان یک ” موسسه عمومی غیردولتی” در دوره این دولت به حیات خلوت نماینده محترم تبدیل شده است بنابراین سوال سوالی که مطرح می شود این است آیا دولت و ریاست مرکزی دانشگاه آزاد هیچ مسئولیتی در قبال این فاجعه ندارند ؟آیا با عزل و احیانا محکومیت و مجازات رئیس سابق و جوان دانشگاه این پدیده زشت در مشگین شهر ریشه کن می شود؟

– از مجموع اخبار و تحلیل گونه ها و اظهارات و قضاوت های مردم چنین جمع بندی می شود که رئیس معزول و بازداشت شده دانشگاه آزاد با اراده و تحرکات و مساعدت و معرفی نماینده محترم فعلی و نماینده محترم قبل از ایشان به این جایگاه رسیده است نمایندگانی که در انتخابات اسفند سال ٩٠ رقیب هم نیز بودند گویا “هم فامیل ” بودن این دکتر دامپزشک با رقیب مشترک این جناب نماینده مجلس و سلفش ، باعث علاقه مشترک و توجه مشترک دو رقیب سنتی ! به یک جوان جویای نام می شود و جالب تر اینکه جوان جویای نام هم چون هنرپیشه ای حرفه ای با ذکاوت از پله حمایت این دو خود را بالا می کشد و یک شبه راه بیست ساله می پیماید، به طوری که با مدرک تحصیلی کاملا غیر مربوط و بدون کوچکترین زمینه و حتی یک روز تجربه از صدها نفر تحصیل کرده و استخوان خردکرده و اعضای هیات علمی رسمی و غیر رسمی بومی و غیر بومی سبقت گرفته و بر جایگاه ریاست بزرگترین دانشگاه شهرستان نشانده می شود ! چرا؟ و بر چه حسابی؟

برخی از اخبار حاکی از آن است که مدیر معزول محترم حدود یک ماه پیش در جمع تعدادی از همکاران خود از ابراز تمایل و برنامه خود برای شرکت در انتخابات آتی مجلس خبر داده بود، در حالی که به این واقعیت واقف است که مجاب کردن مردم برای گرفتن رای برای تکیه زدن بر کرسی وکالت مردم در مجلس به راحتی مجاب کردن نماینده مجلس برای تکیه بر کرسی ریاست دانشگاه آسان نبوده و اصولا از دست او ساخته نیست! حال سئوال این است که چرا منافع انتخاباتی یکی دو نفر بر منافع عمومی ترجیح داده می شود بالاخره آسیبی که از قِبَل این فاجعه، این بی توجهی و این خیانت متوجه سرمایه عمومی و اعتماد عمومی، آن هم پیرامون یک محیط و نهاد فرهنگی و آموزشی و فرهنگی می شود چگونه و توسط چه کسانی جبران می شود؟

آیا هیچ تقصیر و مجازاتی متوجه مسببین چنین فاجعه ای نیست؟

آیا مشارکت و معاونت و علیت و باعثیت و مساعدت در این فاجعه در بررسی صلاحیت عناصر مربوطه اثری دارد یا ندارد؟

“انتخابات خرج دارد” شوربختانه وقتی فلان عنصر در فرایند رقابت انتخاباتی برای کسب رای چندین برابر کل حقوق چهارساله یک نماینده را هزینه می کند آیا نباید اولین سوال مردم و دلسوزان این باشد که خوب جناب وکیل این همه هزینه را چگونه جبران می کنید؟

وقتی برای خرید رای این همه خرج می کنید برای جبران آن چه چیزی می فروشید؟ خوب پاسخ روشن است متاعی جز “قانون” و ” منافع مردم ” برای فروش نیست ؟ بنابراین سؤال نگارنده از ذهن های کنجکاو و کسانی که دغدغه دارند و رسانه هایی که امروز به خاطر فاجعه دانشگاه آزاد اشک تمساح می ریزند و حتی سوال از خود این است که واکنش همه ما و تک به تک ما در مقابل پدیده شومی چون “خرید رای” برای سوار شدن بر قدرت چه بوده؟

آیا اعتراض کرده ایم اگر نکرده ایم امروز با چه رویی مثلا به یک “معلول و محصول شوم آن” در دانشگاه اعتراض می کنیم و ژست آدم های روشن فکر یا دلسوز را می گیریم ؟ روزی که در مقابل پدیده کسب رای با سوء استفاده از قران و مقدسات سکوت کردیم، روزی که در مقابل خرید رای با پول و توزیع برنج و روغن نباتی سکوت کردیم باید می دانستیم که ماجراهایی مشابه ماجرای دانشگاه آزاد در انتظار جامعه ماست و حق اعتراض نخواهیم داشت ! چرا؟ چون خودمان با انتخاب خود در این فجایع شریکیم ! اگر وقت فریاد سکوت کنیم اگر وقت سکوت فریاد بزنیم اگر وقت نشستن برخیزیم اگر وقت برخواستن بنشینیم اگر به وقت تدبیر و محاسبه سبک سری کرده و عنان اختیار خود را به تمایلات نفسانی بدهیم اگر در فصل انتخاب منافع فردی و گروهی و باندی را بر منافع عمومی و رضایت الهی ترجیح دهیم بدیهی است که جامعه ما و دانشگاه ما باید پیوسته منتظر شنیدن اخبار این چنینی باید باشد. مگر نه این است که اگر باد بکاریم طوفان درو می کنیم؟

انتهای خبر/