سرویس: فرهنگی و اجتماعی کد خبر: 8992 ۱۳:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۱

«مردان آب، مردان آهن»؛ روایت ایستادگی دلیرانی که نمی‌شناسیم

بسیاری از اردبیلی‌ها هنوز نمی‌دانند در جریان دفاع هشت ساله، دلیرمردانی از این دیار در جنگ روی آب نیز به دفاع ایستادند؛ این روزها کتابی رونمایی خواهد شد از شهدای اردبیلی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که «شاهد مجتهدزاده اردبیلی» در تدوین آن بسیار کوشیده است.

«مردان آب، مردان آهن»؛ روایت ایستادگی دلیرانی که نمی‌شناسیم

به گزارش ابصارخبر به نقل از فارس، «شاهد مجتهدزاده اردبیلی» متولد۱۳۵۰در اردبیل، نویسنده نمایشنامه، فیلمنامه، داستان و خاطره است که گاهی شعر نیز می‌سراید. وی از هنرمندان همه‌فن حریف استان شناخته می‌شود که علاوه بر نوشتن، کارگردانی، تهیه‌کنندگی، بازی و گریم را نیز در عرصه تئاتر، فیلم، رادیو، تلویزیون و... در کارنامه هنری خود دارد.

چندی پیش خبر آمد مجتهدزاده کتابی در دست تدوین و انتشار دارد به نام «مردان آب، مردان آهن» که در آن به ثبت خاطرات شهدای اردبیلی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جریان هشت ساله دفاع مقدس پرداخته است.

موضوع از این قرار بوده که وی بر اساس اطلاعات خود، با طرحی برای شهدا و ایثارگران نیروی هوایی ارتش، به حوزه هنری اردبیل مراجعه می‌کند اما از سوی رئیس این مجموعه با پیشنهاد خاطره‌نویسی از ۶ شهید اردبیلی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مواجه می‌شود. باقی ماجرا را از خود نویسنده چنین شنیدیم:

چنان‌که در مقدمه کتاب هم آورده‌ام، اصلاً قرار نبود وارد مقوله نیروی دریایی شوم. دکتر رجبی، رئیس حوزه هنری استان اردبیل پیشنهاد داد به سبب افتتاح دفتر نمایندگی نیروی دریایی در استان اردبیل به آنها بپردازم و درباره شهدای ناشناخته استان در نیروی دریایی که تاکنون در جایی معرفی نشده‌اند کتابی ترتیب دهیم؛ امیر دریادار خلبان هوا دریا شهید عسکر محتاج، شهید مشیت‌الله معصومی اندبیل، شهید غلام‌حسین ملک‌پور، شهید جاوید الاثر حسن اعتباریان، شهید جاوید الاثر منوچهر عباسی و شهید جاوید الاثر دریادار کاظم نظافت قره‌لر.

 

پس از دیدار با ناخدا «علی شکری»، نماینده نیروی دریایی در استان، خانواده عده‌ای از شهدا معرفی شدند، مصاحبه‌های ترتیب دادیم و حتی به انزلی و تهران هم رفتیم؛ با ناخدا صمدی و معاون نیروی انسانی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و برخی اُمَرای بازنشسته در این باره گفت‌وگوهای مفصلی ترتیب دادیم.

اتفاق مبارکی افتاد؛ کما اینکه برخی می‌پرسیدند؛ «مگر اردبیل دریا دارد که نیروی دریایی هم داشته باشد؟» در مقابل، این پرسش را مطرح می‌کردم که «مگر در اردبیل پایگاه هوایی هست که خلبان شهید داریم؟ اینها رزمندگانی هستند که در آن زمان احساس وظیفه کرده عضو پایگاه‌های مختلف ارتش شده‌اند».

بخش تأثر انگیز ماجرا هم این بود که سه تن از شهدای اردبیلی نیروی دریایی، جاویدالاثر هستند. به این ترتیب که در جنگ، تعدادی از شناورهای ما با نیروی دریایی ایالات متحده درگیر شده‌اند؛ سه ناوچه مورد هدف قرار گرفته‌ که این سه شهید در ناوچه سهند بوده‌اند و در آن درگیری به شهادت رسیده‌اند.

کتاب «مردان آب، مردان آهن»، نتیجه ۶ ماه مصاحبه با حدود ۱۲ ایثارگر و خانواده‌های شهدا و تکاوران نیروی دریایی است که پس از مطابقت با اسناد به این سبک و سیاق درآمد.

فارس: ضرورت تقدم این موضوع چه بود؟

 مجتهدزاده: به نظر می‌رسد نیروی دریایی به حقوق معنوی خود نرسیده است که بیشتر به شیوه پرداخت به موضوع جبهه و جنگ، به ویژه در سینما برمی‌گردد؛ از جمله «عقاب‌ها» و «عملیات اچ ۳» که جنگ را بیشتر در زمین و آسمان نشان داده، در حالی که نیروی دریایی از ارکان اصلی جنگ است.

وقتی نیروی دریایی ایران شریان‌های اقتصادی عراق را که لوله‌های انتقال نفت و اسکله‌های البکر و الامیه را با عملیات مروارید و عملیات شهید صفری و... کور می‌کند، کار به جایی می‌رسد که صادرات نفت عراق از خلیج فارس صفر می‌شود و حتی نیروی دریایی عراق را در سال نخست جنگ نابود می‌کنند؛ یعنی عمر این نیرو به سال دوم هم کشیده نمی‌شود تا جایی که عراق از طریق زمینی و با تانکر نفت خود را صادر می‌کند.

در این میان، برخی کشورهای منطقه کمک می‌کنند و برای حمایت از صادرات نفتی عراق، ناوشکن و تانکرهای غول پیکر می‌فرستند که راه آنها هم توسط تکاوران و تفنگداران نیروی دریایی سد می‌شود و به این شیوه هم صادرات نفتی عراق به صفر می‌رسد.

در عملیات آبی- خاکی که در اطراف آبادان و خرمشهر اتفاق افتاد تا حدود سال‌های ۶۲-۶۳، خط شکن‌های ما، تکاوران کلاه‌سبز نیروهای دریایی هستند. ۳۴ روز ناخدا صمدی و گردان یکم تکاوران دریایی بوشهر، پیاده و با ساده‌ترین تجهیزات جنگی، خرمشهر را در برابر هجوم لشکرهای زرهی و مکانیزه عراق حفظ کرده‌اند، اما چون حرفه‌ای بودند توانستند از پس آن بربیایند. در آخر هم لشکر ۱۱ پیاده عراق وارد ماجرا می‌شود و بعدتر دستور عقب‌نشینی داده می‌شود.

اینها گفته نشده است؛ در حالی که حق دارند. فداکاری کرده‌اند، شهید داده‌اند، جانباز داده‌اند. تمام آنهایی که مصاحبه کرده‌ام، جانبازند و در طول این سال‌ها با تیرو ترکش همزیستی داشته‌اند، اما حتی در محل زندگی خود شناخته شده نیستند؛ از این رو لازم است به آنها بیشتر پرداخته شود و اطلاعاتی در این باره به مردم داده شود.

 

فارس: چه اندازه اطلاعات جنبی داشتید و این اطلاعات تا چه حد در پیشرفت کار کمک کرد؟

مجتهدزاده: در آغاز کار، درباره نیروی دریایی اطلاعات بسیار اندکی داشتم؛ یک سری اطلاعات کلی درباره برخی عملیات‌ها و شناورهای دریایی. وقتی قضیه جدی شد، چند کتاب تخصصی خواندم؛ از جمله کتاب‌هایی که خود ناخدا شکری به امانت دادند و خاطرات تکاوران از حوزه هنری و ....  با این وجود، وقتی با برخی امیران نیروی دریایی صحبت می‌کردم، پرسیدند چه کتاب‌هایی خوانده‌ام و چه اطلاعاتی دارم.

یکی از آنها گفت: «همه اینها را کنار بگذار؛ از ابتدا خودم برایت تعریف می‌کنم». امیر دریادار دوم «علی اکبر اخگر» کارشناس فرهنگی و از بازنشستگان نیروی دریایی و فرمانده اسبق ناوچه جوشن، از تاریخچه نیروی دریایی، توان نیرو، چرایی و چگونگی وجود این نیرو، یگان‌ها، امکانات، عملیات و غیره گفت و مجموعه این اطلاعات سبب شد با دستی بازتر در مصاحبه‌ها حضور داشته باشم، پرسش مطرح کنم و راحت‌تر اطلاعات کسب کنم.

فارس: نقش ارتش را در آن زمان تا چه میزان می‌دانید؟

مجتهدزاده: وقتی عراق در جبهه غرب و جنوب به ایران حمله کرد، نخستین نیروهایی که در برابر آنها ایستادند، نیروهای ژاندارمری بودند. نیروی انتظامی در آن زمان تشکیل نشده بود؛ مرزبانی نداشتیم و بعدها با ادغام کمیته، ژاندارمری و کلانتری‌ها نیروی انتظامی شکل گرفت.

بر این اساس، بیشترین شهدای ما در مرزها از شهدای ژاندارمری بودند. حتی در خاطرات عملیات ثامن، به نقل از شهدای خط‌شکن آمده است که از روی بدن شهدای ژاندارمری رد شده و پیش رفته‌اند و  پس از آنها نیروهای ارتشی و به ویژه تکاوران و  گردان‌های مختلف وارد عمل شده‌اند؛ اما در عملیات بعدی، نیروهای سپاه پاسداران و ارتش، با حمایت توپخانه ارتش و هوانیروز نیروی زمینی، جنگنده بمب‌افکن‌های نیروی هوایی، هواپیماهای ترابری ارتش و همراهی و هم‌قدمی نیروی دریایی اعم از توپخانه‌های ساحلی، ناوچه‌های مستقر در محل و تکاوران دریایی، در سد کردن حرکات اولیه دشمن نقش عمده‌ای داشتند.

فارس: چرا به خاطره‌نویسی روی می‌آوریم؟

مجتهدزاده: نسل جوان امروز با واقعه جنگ و آنچه رخ داد بیگانه‌اند. حتی انقلاب را هم ندیده‌اند. پس از جنگ به دنیا آمده‌اند و اطلاعات محدودی از این رویداد دارند. نمی‌دانند چه‌ها رفته است و چه افرادی، با چه امکاناتی، در چه شرایطی، چه ماجرایی را پشت سر گذاشته‌اند. تصور آنها شاید این است که دو کشور با هم درگیر شده‌اند، گلوله‌هایی را سمت هم هدف گرفته، شلیک کرده‌اند و تمام... اما وقتی با خاطرات افرادی که در جنگ حضور داشتند روبه‌رو می‌شویم، می‌بینیم که عمق و وسعت قضیه چه اندازه بوده و حیف است این اتفاقات به نسل جدید و نسل‌های بعد نقل نشود.

این افراد می‌دانستند کجا می‌روند و واقف بودند که راه بازگشت ندارند. همه اینها در عکس‌های به جا مانده و دفاتر یادداشت و وصیت‌نامه‌هایشان هویداست. با توجه به اینکه منابع خاطره از دنیای ما کوچ می‌کنند، اگر نسل ما به اینها نپردازد، اگر ثبت و ضبط نشوند و اگر فرصت را از دست بدهیم، در حق آن ایثارها اجحاف کرده‌ایم.

 

فارس: از دشواری‌های خاطره‌نویسی برای ما و مخاطبان خود بگویید.

مجتهدزاده: بستگی به «صاحب خاطره» و «نویسنده» دارد. به نویسنده از این نظر که بتواند خاطره را خوب و پخته از آب در بیاورد. مثل این می‌ماند که مواد و امکاناتی را به دو آشپز بدهید و یکی از آنها غذای بهتری طبخ کند. مهارت نویسنده در پردازش خاطره، نتیجه مطلوب‌تری را به دست می‌دهد، اما گاهی خاطره‌گو حساسیت‌های ویژه‌ای دارد؛ مثلاً در روایت خود فقط از رفت و آمد گفته و به تصور منِ نویسنده، این آمد و شد، سواره بوده، در حالی که بعدتر گفته شد پیاده بوده‌اند.

در مقابل، هستند عزیزانی که بلاغت کافی در بیان را ندارند و شاید دوست داشته باشند نویسنده از خلاقیت و رویاپردازی خود بهره بگیرد و روایت‌های او را زنده‌تر کند. بارها شده که فرمانده گردان بیش از یک صفحه خاطره تعریف نکرده و نتوانسته است به شکلی گسترده آن را بیان کند، در مقابل، داشتیم افرادی که واقعه را به قدری شفاف و دقیق تعریف کرده که تصویری زنده از آن به ما می‌دهد.

برخی، خاطرات خود را در دفاتر ثبت کرده‌اند و با بمباران سنگرهاشان، آن را از دست داده‌اند. از آنجایی که از ثبت آنها اطمینان داشته‌اند، در حافظه خود حفظ نکرده‌اند و به این ترتیب، بخش مهمی از خاطرات جنگ و دفاع از بین رفته است.

فارس: یکی از مراحل دشوار خاطره‌نویسی، همکاری است. در این پروژه، از سوی افراد، اشخاص، نهادها و حتی خانواده‌ها چه قدر همکاری شد؟

مجتهدزاده: در خاطره‌نویسی از ارتش، موردی هست که سرعت کار را پایین می‌آورد و گاه مانع از پیشرفت آن می‌شود. اینکه حتی پس از بازنشستگی و با وجود پایان جنگ، با گذشت ۳۰ سال که این اطلاعات سوخته محسوب می‌شود و پیشتر هم پخش شده است، افراد به حفاظت اطلاعات تعهد دارند و باز این مسائل را رعایت می‌کنند.

مورد دیگر اینکه، کسانی که در زمان جنگ فرمانده ۳۵ ساله بوده‌اند، امروز نزدیک ۸۰ سال سن دارند. یا بخشی از خاطرات را از یاد برده‌اند، یا آنها را جابه‌جا و اشتباه نقل می‌کنند. نه اینکه نخواهند همکاری کنند؛ فراموشی، کم‌حوصلگی و رعایت اصل طبقه‌بندی خاص، روند کار را دچار نوسان می‌کند.

فارس: ترجیح شما کدام است؛ خاطره یا داستان؟ کدام‌یک را تأثیرگذارتر یا ماندگارتر می‌دانید؟

مجتهدزاده: به عقیده من اگر پشت داستان هم یک خاطره خوب و مستند باشد، ماندگاری عمیق‌تری دارد؛ چون قهرمان‌های آن واقعی هستند، نه ساخته ذهن نویسنده. خط سیر روایت، واقعیتی را با خود دارد. شاید نویسنده آن را دستکاری کند تا پر و بالی بدهد و داستانی موازی بسازد، اما خط اولیه اتفاق افتاده و بیشتر به دل می‌نشیند.

داستان هم لطف خود را دارد. نویسنده به هر شکلی که می‌خواهد می‌تواند در آن تغییر ایجاد کند و روی قهرمان یا افراد شرور داستان خود مانور بدهد، اما در خاطره، این اتفاق نمی‌افتد و نویسنده مجبور است، به نوعی، به افراد و اتفاقات وفادار باشد.

فارس: در روند شکل‌گیری این کتاب، حمایت‌های مادی و معنوی حوزه هنری و نیروی دریایی در چه حد بود؟

مجتهدزاده: ما در آن برهه و آن رویداد، این موقعیت را نداشتیم که در چنان واقعه‌ای حضور داشته باشیم. حداقل توان خود را به کار می‌گیریم تا در انعکاس این قضایا سهم خود را ادا کنیم. از نظر معنوی، هم حوزه هنری و هم نیروی دریایی کمک‌حال بوده‌اند.

از جمله اینکه حوزه هنری استان، در همان ابتدای کار، با حضور نمایندگان ارتش، بنیاد شهید، اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس جلسه ترتیب داد. موضوع بررسی شد و سهم و شراکت هر نهاد و اداره هم توضیح داده شد. در ادامه نیز نماینده نیروی دریایی در استان، خارج از مأموریت تعریف شده، هماهنگی با ستاد مرکز را انجام داد.

حتی با کمک ناخدا صمدی در پایگاه نیروی دریایی در انزلی حضور  یافتیم و تصویربرداری از ناوهای جنگی که در شرایط نرمال برای افراد عادی ممکن نیست، با فراغ خاطر صورت گرفت. از این بابت، همه همراهی‌ها و اقدامات، خوب بود.

فارس: آیا تاکنون تأثیرپذیری از خاطرات هم داشته‌اید؟ خاطره‌ای که مدت‌ها ذهن شما را درگیر کند و سبب شود خود را مدام در آن موقعیت قرار دهید!

مجتهدزاده: قطعاً و تعداد آنها آنقدر هست که شاید نیازمند طبقه‌بندی و شماره‌گذاری باشد. حتی داستان هم باید به قدری روشن باشد که تصویری از آن در ذهن خود بپرورانیم. ایده و یک طرح فیلم هم باید تصویرسازی ذهنی بدهد. در بین خاطرات، روایات تکان‌دهنده بسیاری بود که حتی نمی‌شد نوشت و در مجموعه آورد. از جمله شیوه برخورد نیروهای بعثی، نحوه شهادت یا جانبازی.. که گاه می‌مانیم چطور آنها را بنویسیم تا خواننده خیلی متأثر نشود و به هم نریزد. خاطرات شیرینی هم هست، اما خاطرات دلخراش بسیار بیشتر از اینهاست.

فارس: از قرار، پروژه آلبوم‌های صوتی هم در برنامه شما هست. چطور آغاز شد و در چه مرحله‌ای است؟

مجتهدزاده: مشغله کاری و اقتصادی مردم باعث شده از کتابخوانی فاصله بگیرند. در این مقطع، کتاب صوتی نقش خوبی بازی می‌کند. به‌ویژه در موضوع دفاع مقدس. از حوزه هنری پیشنهاداتی برای انتخاب و تولید کتاب‌های صوتی مطرح شد. ابتدا کتاب خاطرات حاج مصطفی اکبری را برگزیدیم، اما به جای همه کتاب، سرفصل‌های برجسته‌تر و اتفاقات خاص را به حالتی بین خوانش و اجرای نمایشی بازسازی کردیم که همزمان شد با کتاب‌های دیگری که حوزه هنری در دست کار داشت.

اداره کل حفظ آثار، بنیاد شهید و بسیج هنرمندان هم کارهای مشابهی را انجام داده‌اند که فکر می‌کنم حرکت خوبی باشد، اگر مردم را تنبل بار نیاورد و همراه با خوانش کتاب کاغذی باشد، اتفاق خوبی است.

گفتنی است، کتاب «مردان آب، مردان آهن» با مشارکت حوزه هنری انقلاب اسلامی استان اردبیل و نمایندگی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  در استان، در قطع رقعی و ۱۵۲ صفحه به چاپ رسیده و به‌زودی در یادواره شهدای نیروی دریایی رونمایی خواهد شد.